توضیحات اجمالی بخشها:
متن صد و سی و هشت جلدکتاب و مقاله پیرامون امامکاظم علیهمالسلام و متن صد و بیست و دو جلدکتاب و مقاله پیرامون امامجواد علیهالسلام، با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (چهارده هزار و دویست موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
رنگ مو و چهره، در رنگهاى گوناگون
زمان مطالعه: 2 دقیقه یکى از اصحاب حضرت جواد الأئمه علیهالسلام، به نام عسکر حکایت کند: روزى از روزها به محضر شریف امام محمد جواد علیهالسلام وارد شدم، حضرت در ایوانى – که مساحت آن جمعا پنج متر در پنج متر بود- نشسته بود. در مقابل حضرت ایستادم و مشغول تماشاى چهرهى نورانى آن بزرگوار شدم؛ و با خود گفتم: سبحان الله! چقدر چهره
در خواب و بیدارى نجات شخصى درمانده
زمان مطالعه: 2 دقیقه یکى از اصحاب امام محمد جواد علیهالسلام، به نام موسى بن قاسم حکایت کند: روزى در مکه معظمه با یکى از مخالفین آل رسول سلام الله علیهم، به نام اسماعیل پیرامون موقعیت امام رضا علیهالسلام در قبال مأمون نزاع داشتیم. اسماعیل مدعى بود که چرا امام رضا علیهالسلام مأمون عباسى را هدایت نکرد؟ و من چون جواب مناسب و قانعکنندهاى
آب براى میهمان و آگاهى از درون
زمان مطالعه: 2 دقیقه على بن محمد هاشمى حکایت کند: در آن شبى که حضرت ابوجعفر، امام محمد تقى علیهالسلام مراسم عروسى داشت، من مریض بودم، در بستر بیمارى افتاده و مقدارى دارو خورده بودم. چون صبح گشت، حالم بهتر شد و به دیدار و ملاقات آن حضرت رفتم و اول کسى بودم که صبح عروسى را به دیدارش شرف حضور یافتم، مقدارى که
هدایت افراد و توصیهى خوردن غذا در صحرا یا منزل
زمان مطالعه: 3 دقیقه شخصى به نام محمد بن ولید گوید: من نسبت به امامت حضرت جواد علیهالسلام در شک و شبهه بودم، تا آن که روزى به منزل آن حضرت آمدم و جمعیتى انبوه نیز در آن جا حضور داشتند. من در گوشهاى نشستم تا زوال ظهر شد؛ پس نماز ظهر و عصر و نافلههاى آنها را خواندم، پس از سلام نماز متوجه
مرگ ناگهانى و اهمیت صلوات
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مرحوم قطب الدین راوندى رضوان الله تعالى علیه به نقل از ابوهاشم جعفرى حکایت نماید: روزى شخصى به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمد جواد علیهالسلام وارد شد و اظهار داشت: یا ابن رسول الله! پدرم سکته کرده و مرده است و داراى اموال و جواهراتى بسیار مىباشد، که من از محل آنها بىاطلاع هستم. و من داراى عائلهاى بسیار
تعیین جانشین در دومین سفر به بغداد
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مرحوم شیخ مفید، کلینى و دیگر بزرگان به نقل از اسماعیل بن مهران روایت کردهاند: پس از آن که حضرت جوادالأئمه علیهالسلام را در اولین مرتبه، توسط حکومت معتصم عباسى به بغداد احضار کردند، من براى حضرت احساس خطر کردم. به همین جهت، قبل از سفر، خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: یابن رسول الله! در این مسافرت، من براى