توضیحات اجمالی بخشها:
متن صد و سی و هشت جلدکتاب و مقاله پیرامون امامکاظم علیهمالسلام و متن صد و بیست و دو جلدکتاب و مقاله پیرامون امامجواد علیهالسلام، با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (چهارده هزار و دویست موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
ضرورت سبزى همراه غذا
زمان مطالعه: < 1 دقیقه شخصى به نام موّفق مداینى گوید: روزى حضرت ابوالحسن، امام موسى بن جعفر علیهما السلام، جدّ مرا جهت صرف ناهار دعوت نمود. جدّم گفت: چون موقع صرف غذا فرا رسید و سفره را پهن کردند، نشستیم که غذا بخوریم، حضرت متوجّه شد که سبزى خوردن سر سفره نیست، دست از خوردن غذا کشید و به غلام و پیش خدمت خود
برخورد با دشمن نادان
زمان مطالعه: 2 دقیقه ابوالفرج اصفهانى در کتاب مقاتل الطالبیّین خود آورده است: روش و اخلاق امام موسى کاظم علیه السلام چنین بود که اگر کسى پشت سر حضرتش حرفى زشتى مى زد و بدگوئى مى کرد، امام علیه السلام اظهار ناراحتى نمى کرد، بلکه هدیه اى برایش مى فرستاد. همچنین مورّخین در کتابهاى مختلفى آورده اند: یکى از فرزندان عمر بن خطّاب هرگاه
در مقابل خدمت و محبت، خیانت و جنایت
زمان مطالعه: 2 دقیقه روزى یحیى بن خالد برمکى، براى یکى از برادرزادگان حضرت ابوالحسن، امام موسى کاظم علیه السلام – به نام علىّ بن اسماعیل، که امام علیه السلام با او ارتباط گرم و صمیمى داشت و به طور مرتّب او را به شیوه هاى مختلف کمک مى فرمود – مقدار زیادى اموال و هدایا فرستاد و او را به سوى خود فرا
قبولى اعمال در رضایت ساربان
زمان مطالعه: 2 دقیقه بسیارى از مورّخین و محدّثین حکایت کرده اند: روزى یکى از مؤمنین به نام ابراهیم جمّال خواست نزد وزیر هارون الرّشید – یعنى؛ علىّ بن یقطین – برود؛ ولیکن علىّ بن یقطین از پذیرش و ملاقات با ابراهیم امتناع ورزید. پس از آن، ایّام ذى الحجّه فرا رسید و علىّ بن یقطین جهت انجام مناسک حجّ، عازم مدینه منوّره و
راهنمائى شخصیتى مسافر و آگاه
زمان مطالعه: 2 دقیقه مورّخین شیعه و سنّى در کتاب هاى خود حکایت کرده اند: شقیق بلخى در سال 149 به قصد حجّ خانه خدا، عازم مکّه معظّمه گردید، هنگامى که به قادسیّه رسید جوانى را دید که تنها و بدون همراه به سوى مکّه رهسپار است؛ ولى او را نشناخت. شقیق گوید: با خود گفتم: این جوان از طایفه صوفیّه است، که از
خبر از مرگ برادر جندب و اموال نزد همسرش
زمان مطالعه: < 1 دقیقه یکى از اصحاب و راویان حدیث، به نام علىّ فرزند ابوحمزه ثمالى حکایت کند: روزى در خدمت حضرت ابوالحسن، امام موسى کاظم علیه السلام نشسته بودم، که شخصى از اهالى شهررى، به نام جندب وارد شد و پس از سلام در گوشه اى روبروى حضرت نشست. امام علیه السلام پس از جواب سلام و احوال پرسى فرمود: برادرت در چه