جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چهل حدیث گهربار منتخب

زمان مطالعه: 8 دقیقه

1- قال الامام أبوجعفر، محمد الجواد صلوات الله و سلامه علیه:

المؤمن یحتاج الى ثلاث خصال: توفیق من الله عزوجل، و واعظ من نفسه، و قبول ممن ینصحه.(1)

فرمود: مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است:

توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.

2- قال علیه‏السلام: ملاقاة الأخوان نشرة، و تلقیح للعقل و ان کان نزرا قلیلا.(2)

فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران – خوب -، موجب صفاى دل و نورانیت آن مى‏گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت، گرچه در مدت زمانى کوتاه انجام پذیرد.

3- قال علیه‏السلام: ایاک و مصاحبة الشریر، فإنه کالسیف المسلول، یحسن منظره و یقبح أثره.(3)

فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهر آلود، براق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.

4- قال علیه‏السلام: کیف یضیع من الله کافله، و کیف ینجو من الله طالبه، و من انقطع الى غیر الله و کله الله الیه.(4)

فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سرپرست و متکفل اوست.

چطور نجات مى‏یابد کسى که خداوند طالبش مى‏باشد.

هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى‏کند.

5- قال علیه‏السلام: من لم یعرف الموارد أعیته المصادر.(5)

فرمود: هر کس موقعیت شناس نباشد جریانات، او را مى‏رباید و هلاک خواهد شد.

6- قال علیه‏السلام: من عتب من غیر ارتیاب أعتب من غیر استعتاب.(6)

فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد.

7- قال علیه‏السلام: أفضل العبادة الاخلاص.(7)

فرمود: با فضیلت‏ترین و ارزشمندترین عبادت‏ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.

8- قال علیه‏السلام: یخفى على الناس ولادته، و یغیب عنهم شخصه، و تحرم

علیهم تسمیته، و هو سمى رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم و کنیه.(8)

فرمود: زمان ولادت امام عصر علیه‏السلام بر مردم – زمانش – مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است.

و حرام است که آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم است.

9- قال علیه‏السلام: عز المؤمن غناه عن الناس.(9)

فرمود: عزت و شخصیت مؤمن در بى‏نیازى و طمع نداشتن به – مال و زندگى – دیگران است.

10- قال علیه‏السلام: من أصغى الى ناطق فقد عبده، فان کان الناطق عن الله فقد عبدالله، و ان کان الناطق ینطق عن لسان ابلیس فقد عبد ابلیس.(10)

فرمود: هر کس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده‏ى اوست، پس چنانچه سخنور براى خدا و از – احکام و معارف – خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان – و هوى و هوس و مادیات – سخن بگوید، بنده‏ى شیطان خواهد بود.

11- قال علیه‏السلام: لا یضرک سخط من رضاه الجور.(11)

فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران، او را زیان و ضرر نمى‏رساند.

12- قال علیه‏السلام: من خطب الیکم فرضیتم دینه و أمانته فزوجوه، الا تفعلوه تکن فتنة فى الأرض و فساد کبیر.(12)

فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدین و امانتدارى او مطمئن مى‏باشید با او موافقت کنید و گرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد.

13- قال علیه‏السلام: لو سکت الجاهل ما اختلف الناس.(13)

فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى‏تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنجات نمى‏شوند.

14- قال علیه‏السلام: من استحسن قبیحا کان شریکا فیه.(14)

فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عقاب آن شریک مى‏باشد.

15- قال علیه‏السلام: من انقاد الى الطمأنینة قبل الخیرة فقد عرض نفسه للهلکة و العاقبة المغضبة.(15)

فرمود: هر کس بدون تفکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى، فرمانى، حرکتى و…) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده؛ و نتیجه‏اى جز خشم و عصبانیت نخواهد گرفت.

16- قال علیه‏السلام: من استغنى بالله افتقر الناس الیه، و من اتقى الله أحبه الناس و ان کراهوا.(16)

فرمود: هر که خود را به وسیله‏ى خداوند بى‏نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى پیشه‏ى خود کند خواه ناخواه، مورد محبت مردم قرار مى‏گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.

17- قال علیه‏السلام: علم رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم علیا علیه السلام ألف کلمة، کل کلمة یفتح ألف کلمة.(17)

فرمود: حضرت رسول صلى الله علیه وآله وسلم، یک هزار کلمه به امام على علیه‏السلام تعلیم نمود که از هر کلمه‏اى هزار باب علم و مسأله فرعى باز مى‏شود.

18- قال علیه‏السلام: نعمة لا تشکر کسیئة لا تغفر.(18)

فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیر قابل بخشش باشد.

19- قال علیه‏السلام: موت الانسان بالذنوب أکثر من موته بالأجل، و حیاته بالبر أکثر من حیاته بالعمر.(19)

فرمود: فرا رسیدن مرگ انسان‏ها، به جهت معصیت و گناه، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى، همچنین حیات و زندگى – لذت بخش – به وسیله‏ى نیکى و احسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى‏نتیجه.

20- قال علیه‏السلام: لن یستکمل العبد حقیقة الایمان حتى یؤثر دینه على شهوته، و لن یهلک حتى یؤثر شهوته على دینه.(20)

فرمود: بنده‏اى حقیقت ایمان را نمى‏یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه‏ى جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدم دارد.

و کسى هلاکت و بدبخت نمى‏گردد مگر آن که هواها و خواسته‏هاى نفسانى خود را بر احکام الهى مقدم نماید.

21 – قال علیه‏السلام: علیکم بطلب العلم، فإن طلبه فریضة و البحث عنه ناقله، و هو صلة بین الاخوان، و دلیل على المروة، و تحفة فى المجالس، و صاحب فى السفر، و أنس فى الغربة.(21)

فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحب و پرفائده است.

علم وسیله‏ى کمک به دوستان و برادران است، دلیل و نشانه‏ى مروت و جوانمردى است، هدیه و سرگرمى در مجالس است، همدم و رفیق انسان در مسافرت است؛ و أنیس و مونس انسان در تنهائى مى‏باشد.

22- قال علیه‏السلام: خفض الجناح زینة العلم، و حسن الأدب زینة العقل، و بسط الوجه زینة الحلم.(22)

فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش علم و دانش است، أدب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل مى‏باشد، خوش روئى با افراد زینت بخش حلم و بردبارى است.

23- قال علیه‏السلام: توسد الصبر، و اعتنق الفقر، و ارفض الشهوات، و خالف الهوى، و اعلم أنک لن تخلو من عین الله، فانظر کیف تکون.(23)

فرمود: در زندگى، صبر را تکیه‏گاه خود، فقر و تنگ‏دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن.

و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود.

24- قال علیه‏السلام: من أتم رکوعه لم تدخله وحشة القبر.(24)

فرمود: هر کس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.

25- قال علیه‏السلام: الخشوع زینة الصلاة، و ترک ما لا یعنى زینة الورع.(25)

فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى‏باشد.

26- قال علیه‏السلام: الأمر بالمعروف و النهى عن المنکر خلقان من خلق الله عزوجل، فمن نصرهما أعزه الله، و من خذلهما خذله الله عزوجل.(26)

فرمود: امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است، هر که آن‏ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى‏گیرد و هر که آن‏ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عقاب قرار مى‏گیرد.

27- قال علیه‏السلام: ان الله عزوجل یختار من مال المؤمن و من ولده أنفسه لیأجره على ذلک.(27)

فرمود: همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤمن را مى‏گیرد (و هلاک و نابود مى‏گرداند)، چون دنیا و متعلقات آن بى‏ارزش است تا در قیامت پاداش عظیمى عطایش نماید.

28- قال له رجل: أوصنى بوصیة جامعة مختصرة؟

فقال علیه‏السلام: صن نفسک عن عارالعاجلة و نار الأجلة.(28)

شخصى به حضرت عرض کرد: مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟

امام علیه‏السلام فرمود: اعضاء و جوارح – ظاهرى و باطنى – خود را از ذلت و ننگ سریع و زودرس، همچنین از آتش و عذاب آخرت، در أمان و محفوظ بدار.

29- قال علیه‏السلام: فساد الأخلاق بمعاشرة السفهاء، و صلاح الأخلاق بمنافسة العقلاء.(29)

فرمود: معاشرت و همنشینى با بى‏خردان و افراد لا ابالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق مى‏باشد.

30- قال علیه‏السلام: الأدب عند الناس النطق بالمستحسنات لا غیر، و هذا لا یعتد به مالم یوصل بها إلى رضا الله سبحانه، و الجنة، و الأدب هو أدب الشریعة، فتأدبوا بها تکونوا أدباء حقا.(30)

فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است که

رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریه قابل توجه نیست تا مادامى که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند.

بنابراین ادب یعنى رعایت احکام و مسائل دین، پس با عمل کردن به دستورات الهى و ائمه اطهار علیهم‏السلام، ادب خود را آشکار سازید.

31- قال علیه‏السلام: ثلاث خصال تجتلب بهن المحبة: الانصاف فى المعاشرة، و المواساة فى الشدة، و الإنطواع و الرجوع الى قلب سلیم.(31)

فرمود: سه خصلت جلب محبت مى‏کند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردى در مشکلات آن‏ها، همراه و همدم شدن با معنویات.

32- قال علیه‏السلام: التوبة على أربع دعائم: ندم بالقلب، و استغفار باللسان، و عمل بالجوارح، و عزم أن لا یعود.(32)

فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانى قلبى، استغفار با زبان، جبران کردن گناه – نسبت به همان گناه حق الله و یا حق الناس – تصمیم جدى بر اینکه دیگر مرتکب آن گناه نشود.

33- قال علیه‏السلام: ثلاث من عمل الأبرار: إقامة الفرائض، واجتناب المحارم، و احتراس من الغفلة فى الدین.(33)

فرمود: سه چیز از کارهاى نیکان است: انجام واجبات الهى، ترک و دورى از گناهان، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین.

34 – قال علیه‏السلام: و حقیقة الأدب: اجتماع خصال الخیر، و تجافى خصال‏

الشر، و بالأدب یبلغ الرجل المکارم الأخلاق فى الدنیا و الآخرة، و یصل به الى الجنة.(34)

فرمود: حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت‏هاى خوب، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند.

انسان به وسیله‏ى ادب – در دنیا و آخرت – به کمالات اخلاقى مى‏رسد؛ و نیز با رعایت ادب نیل به بهشت مى‏یابد.

35- قال علیه‏السلام: إن بین جبلى طوس قبضة قبضت من الجنة، من دخلها کان آمنا یوم القیامة من النار.(35)

فرمود: همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه‏اى مى‏باشد که از بهشت گرفته شده است، هر که داخل آن شود – و با معرفت زیارت کند – روز قیامت از آتش در أمان خواهد بود.

36- قال علیه‏السلام: من زار قبر عمتى بقم، فله الجنتة.(36)

فرمود: هر کس قبر عمه‏ام – حضرت معصومه سلام الله علیها – را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، اهل بهشت خواهد بود.

37- قال علیه‏السلام: من زار قبر أخیه المؤمن فجلس عند قبره و استقبل القبلة و وضع یده على القبر و قرء: «انا أنزلناه فى لیلة القدر» سبع مرات، أمن من الفزع الأکبر.(37)

فرمود: هر کس بر بالین قبر مؤمنى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره‏ى مبارکه «انا أنزلناه» را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در امان قرار مى‏گیرد.

38- قال علیه‏السلام: ثلاث یبلغن بالعبد رضوان الله: کثرة الإستغفار، و خفض الجانب، و کثرة الصدقة.(38)

فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى‏باشد:

1- نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن.

2- اهل تواضع کردن و فروتن بودن.

3- صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن.

39- قال علیه‏السلام: العامل بالظلم، و المعین له، و الراضى به شرکاء.(39)

فرمود: انجام دهنده‏ى ظلم، کمک دهنده‏ى ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود.

40- قال علیه‏السلام: التواضع زینة الحسب، و الفصاحة زینة الکلام، و العدل زینة الایمان، و السکینة زینة العبادة، و الحفظ زینة الروایة.(40)

فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش کلام، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات؛ و دقت در ضبط و حفظ آن، زینت بخش نقل روایت و سخن مى‏باشد.


1) بحارالانوار، ج 72، ص 65، ح 3، مستدرک الوسائل: ج 8، ص 329، ح 9576.

2) امالى شیخ مفید: ص 328، ح 13، مستدرک: ج 8، ص 324، ح 9562.

3) أعلام الدین: ص 309، س 11، مستدرک الوسائل: ج 8، ص 351، ح 9634.

4) بحارالانوار: ح 68، ص 155، ح 69.

5) أعلام الدین: ص 309، س 5، بحارالأنوار: ج 75، ص 364، ضمن ح 5.

6) بحارالأنوار: ج 71، ص 181، س 1، أعیان الشیعة: ج 2، ص 36، س 14.

7) تنبیه الخواطر: ص 428، بحارالأنوار: ج 67، ص 245، ح 19.

8) وسائل الشیعة: ج 16، ص 242، ح 21466.

9) بحارالأنوار: ج 72، ص 109، ح 12، مستدرک الوسائل: ج 7، ص 230، ح 8114.

10) مستدرک الوسائل: ج 17، ص 308، ح 5.

11) بحارالأنوار، ج 75، ص 380، ح 42.

12) تهذیب الأحکام: ج 7، ص 396، ح 9.

13) کشف الغمة: ج 2، ص 349، بحارالأنوار: ج 75، ص 81، ح 75.

14) کشف الغمة: ج 2، ص 349، بحارالأنوار: ج 75، ص 82، ح 79.

15) بحارالأنوار: 68، ص 340، ح 13.

16) بحارالأنوار: ج 75، ص 79، ح 62.

17) خصال: ج 2، ص 650، ح 46.

18) بحارالأنوار: ج 68، ص 53، ح 69.

19) کشف الغمة: ج 2، ص 350، س 11.

20) بحارالأنوار: ج 75، ص 80، ح 63.

21) حلیة الأبرار: ج 4، ص 599، س 11.

22) کشف الغمة: ج 2، ص 347.

23) بحارالأنوار: ج 75، ص 358، ح 1.

24) کافى: ج 3، ص 321، ح 7.

25) نورالأبصار: ص 331، س 12، بحارالأنوار: ج 75، ص 80، س 12.

26) خصال صدوق: ص 42، ح 32.

27) کافى: ج 3، ص 218، ح 3.

28) احقاق الحق: ج 12، ص 439، س 11.

29) کشف الغمه: ج 2، ص 349، بحارالأنوار: ج 75، ص 82، ح 78.

30) ارشاد القلوب دیلمى: ص 160، س 19.

31) کشف الغمه: ج 2، ص 349، س 13.

32) بحارالأنوار: ج 75، ص 81، ح 74.

33) کشف الغمة: ج 2، ص 349، س 3.

34) ارشاد القلوب دیلمى: ص 160، س 15.

35) عیون اخبار الرضا علیه‏السلام: ج 2، ص 256، ح 6.

36) کامل الزیارات: ص 536، ح 827، بحارالانوار: ج 99، ص 265.

37) اختیار معرفة الرجال: ص 564، ح 1066.

38) کشف الغمة: ج 2، ص 349، س 7.

39) کشف الغمة: ج 2، ص 348، س 18، بحار: ج 75، ص 81، ح 69.

40) کشف الغمة: ج 2، ص 347، س 19، بحار: ج 75، ص 80، ح 65.