جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تواضع پیرمرد و پاسخ سى‏هزار مسئله

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالى علیه به نقل از ابراهیم بن هاشم قمى حکایت کند:

در آن زمانى که حضرت على بن موسى الرضا علیهماالسلام به شهادت رسید، من عازم مکه‏ى معظمه شدم؛ و در ضمن، به محضر شریف حضرت ابوجعفر، امام محمد جواد علیه‏السلام شرف حضور یافتم.

همین که وارد منزل رفتم، جمع زیادى از شیعیان را مشاهده کردم که از شهرها و مناطق مختلفى جهت زیارت و ملاقات امام جواد علیه‏السلام آمده بودند.

پس از گذشت لحظاتى، عموى حضرت – به نام عبدالله بن موسى که پیرمردى سالخورده بود – در حالتى که لباس‏هاى خشنى بر تن داشت، وارد مجلس شد در گوشه اى نشست.

سپس امام جواد علیه‏السلام در حالى که پیراهنى بلند پوشیده و عبائى بر دوش انداخته بود و کفش سفیدى در پاى داشت، وارد مجلس گردید.

تمام افراد به احترام آن حضرت از جاى برخاستند، آن گاه عموى حضرت به طرف امام علیه‏السلام جلو آمد و پیشانى برادرزاده‏اش را بوسید؛

بعد از آن، حضرت در جایگاه خویش روى یک کرسى – که از قبل آماده شده بود – نشست.

تمام حضار از عظمت و هیبت حضرت، در آن سنین کودکى، در تعجب و حیرت قرار گرفته بودند.

در همین أثناء، شخصى برخاست و از عموى حضرت سؤال کرد: نظر شما درباره‏ى کسى که با حیوانى نزدیکى کند، چیست؟

عبدالله پاسخ داد: دست راستش قطع مى‏شود و نیز حد شرعى بر او جارى مى‏گردد.

ناگاه امام جواد علیه‏السلام سخت ناراحت و خشمگین شد و با نگاهى به عمویش فرمود: اى عمو! از خدا بترس و تقوا داشته باش، خیلى خطرناک است آن موقعى که در پیشگاه با عظمت خداوند متعال بایستى و بگویند: چرا چیزى را که نمى‏دانستى، اظهار نظر کردى؟!

عبدالله عرضه داشت: مگر پدرت چنین نفرموده است؟

حضرت فرمود: از پدرم درباره‏ى شخصى که قبر زنى را نبش نماید و بشکافد و با آن مرده نزدیکى کند سؤال شد؛ که پدرم در جواب فرمود: باید دست راستش قطع شود و حد زنا بر او جارى گردد، چون که معصیت نسبت به زنده و مرده یکسان است.

در این هنگام عبدالله به خطاى خویش اعتراف کرد و گفت: اشتباه کردم، شما درست فرمودى، حق با جنابعالى است و من از درگاه خداوند پوزش مى‏طلبم.

پس از آن، مردم که از اقشار مختلف اجتماع کرده بودند، با مشاهده‏ى این جریان بر تعجب و حیرت آن‏ها افزوده گشت؛ و اظهار داشتند: اى مولا و سرور ما! چنانچه اجازه مى‏فرمائى، ما سؤال‏هاى خود را مطرح نمائیم و شما پاسخ آن‏ها را لطف فرمائید؟

امام جواد علیه‏السلام فرمود: بلى، آنچه مى‏خواهید سؤال مطرح کنید، تا جوابتان را بگویم.

پس در همان مجلس، حدود سى هزار مسئله از حضرت سؤال کردند؛ و با این که امام علیه‏السلام در سنین نه سالگى بود، با بیانى شیوا تمامى آن‏ها را پاسخ فرمود.(1)


1) اختصاص شیخ مفید: ص 102، بحارالأنوار: ج 50، ص 85، ح 1.