هفتم امام شیعیان، موسى بن جعفر++
زندانى آل نبىّ، سبط پیمبر
در کنج زندان، با حىّ سبحان++
نالید و هر دم، گفتا به افغان
إ نّا فتحنا لک فتحاً مبینا
گفتا خدایا کُنج این زندان فکارم++
از زهر هارون رفته از کف اختیارم
در کنج زندان، با حىّ سبحان++
نالید و هر دم، گفتا به افغان
إ نّا فتحنا لک فتحاً مبینا
جرمم بود حقّگوئى و ترویج دینم++
هستم رضا در راه حقّ گر این چنینم
در کنج زندان، با حىّ سبحان++
نالید و هر دم، گفتا به افغان
إ نّا فتحنا لک فتحاً مبینا
پایم اگر در بند و زنجیر خسان است++
در راه حقّ این شیوه آزادگان است
در کنج زندان، با حىّ سبحان++
نالید و هر دم، گفتا به افغان
إ نّا فتحنا لک فتحاً مبینا
یاربّ نجاتم دِه، از این زندان هارون++
از ظلم و جور آن لعین، گشته دلم خون
در کنج زندان، با حىّ سبحان++
نالید و هر دم، گفتا به افغان
إ نّا فتحنا لک فتحاً مبینا(1)
1) اشعار از شاعر محترم: آقاى علىّ رحیمى.