همچنین مرحوم شیخ حر عاملى، طبرسى، طبرى و دیگر بزرگان آوردهاند که شخصى به نام محمد بن عمیر حکایت کند:
روزى در مجلس و محضر شریف امام محمد جواد علیهالسلام حضور یافتم.
پس از لحظاتى، مشاهده کردم که حضرت دست مبارک خود را روى چوبهاى یک چهارپایهى چوبى کشید و آن چوبهائى که سالها خشکیده بود، ناگهان سبز و شاداب گشت و برگ هاى سبز بر آن شاخهها روئیده شد؛ و مورد تعجب افراد قرار گرفت.(1)
– همچنین آوردهاند:
یکى از اصحاب حضرت به نام ابراهیم بن سعید حکایت کند:
روزى در محضر شریف و مقدس امام جواد علیهالسلام حضور داشتم، ناگهان متوجه شدم که حضرت برگ درخت زیتون را در دست مبارک خود گرفت و بلافاصله آن برگ زیتون تبدیل به پول رایج حکومت وقت شد.
پس از آن، مقدارى از آن پولها را گرفتم و از مجلس و خدمت
امام جواد علیهالسلام خداحافظى کردم و راهى بازار شدم.
چون وارد بازار گشتم، مقدارى از همانها را که توسط حضرت از برگ زیتون تبدیل به پول شده بود، تحویل یکى از بازاریان دادم تا مقدارى جنس براى منزل خریدارى کنم.
و سپس جریان امر و موضوع را براى او و برخى دیگر از تجار و کسبه مطرح کردم؛ و تمام آن افراد گفتند: این پولها با دیگر پولهاى معمولى و موجود در بازار، هیچ فرقى ندارد.(2)
1) اثبات الهداة: ج 3، ص 345، ح 62، دلائل الامامة: ص 399، ح 353، نوادر المعجزات: ص 181، ح 6.
2) دلائل الامامة: ص 398، ح 348، نوادر المعجزات: ص 180، ح 4، اثبات الهداة: ج 3، ص 345، ح 57.