جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

در خواب و بیدارى نجات شخصى درمانده

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکى از اصحاب امام محمد جواد علیه‏السلام، به نام موسى بن قاسم حکایت کند:

روزى در مکه معظمه با یکى از مخالفین آل رسول سلام الله علیهم، به نام اسماعیل پیرامون موقعیت امام رضا علیه‏السلام در قبال مأمون نزاع داشتیم.

اسماعیل مدعى بود که چرا امام رضا علیه‏السلام مأمون عباسى را هدایت نکرد؟

و من چون جواب مناسب و قانع‏کننده‏اى براى آن نداشتم، سکوت کردم.

تا آن که شب فرا رسید و در رختخواب خود خوابیدم، در عالم خواب، حضرت جوادالأئمه علیه‏السلام را رؤیت و مشاهده کردم و جریان منازعه‏ى خود با اسماعیل را مطرح نمودم.

حضرت در پاسخ فرمود: امام افرادى را همانند تو و دوستانت را هدایت مى‏نماید.

بعد از آن که از خواب بیدار شدم، جواب حضرت را خوب به ذهن سپردم؛ و سپس جهت طواف کعبه‏ى الهى به سمت مسجدالحرام حرکت کردم، در بین راه اسماعیل مرا دید؛ و من سخن امام جواد علیه‏السلام

را براى او بازگو کردم و او دیگر حرفى نزد و خاموش شد.

چون مدتى از این جریان گذشت، جهت زیارت و ملاقات حضرت جوادالأئمه علیه‏السلام راهى مدینه‏ى منوره شدم.

هنگامى که به محضر مقدس امام علیه‏السلام وارد شدم، مشغول خواندن نماز بود، در گوشه‏اى نشستم؛ زمانى که نماز حضرت پایان یافت، به من خطاب کرد و فرمود:

اى موسى! چندى پیش در مکه‏ى مکرمه با اسماعیل – درباره‏ى پدرم – پیرامون چه مسائلى بحث و منازعه داشتید؟

عرض کردم: اى سرورم! شما خود در جریان امر هستى و مى‏دانى.

حضرت فرمود: در خواب چه کسى را دیدى؟ و چه شنیدى؟

عرضه داشتم: یا ابن رسول الله! شما را در خواب دیدم و چون موضوع را با شما مطرح کردم، فرمودى: امام افرادى چون تو و دوستانت را هدایت مى‏نماید – که ظالم و دشمن اهل بیت رسالت نباشند.

حضرت فرمود: آرى چنین است، من به خواب تو آمدم و این سخن را گفتم؛ و اکنون نیز همان مطلب را مى‏گویم.

عرض کردم: اى مولا و سرورم! همانا این بهترین روش براى خاموش کردن مخالفین مى‏باشد.(1)


1) هدایة الکبرى حضینى: ص 307، س 11، مدینة المعاجز: ج 7، ص 416، ح 2420، اثبات الهداة: ج 3، ص 344، ح 49.